نرجس خانومنرجس خانوم، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

من و نرجس بانو

مادرانه

نصف شبی اومدم بگم فردا نازگل دخترم یک سال و نیمه میشه  😉 😆 🌸 هیجده ماهگیت مبارک عشق کوچولوی خونمون   🌸 دستتو که بلند کنی به زور به ظرف شویی میرسی امشب بابا جون املت درست کرد خوردیم همینکه ظرف خالی شد سریع ظرف و برداشتی و رفتی طرف آشپزخونه و با تلاش فراوان بشقاب رو گذاشتی تو سینک البته در واقع انداختی تو سینک دختر قد بلندم  😍 خیلی تلاش کردم پیرهنمون رو واسه فردا آماده کنم که قبل واکسن زدنت بریم آتلیه عکاسی یه عکس خانوادگی بگیریم ولی خب نشد لباسمون هنوز آماده نیست  ولی خیلی خیلی خیلی خیلی استرس دارم واسه این واکسنت بس همه گفتن خیلی سخته و بچه اذیت میشه ...
21 بهمن 1397

کلاه گفتن یهویی

امروز صبح در یه جعبه کادویی رو ، رو سرت گذاشته بودی و میگفتی کلاه کلاه ( با آهنگ ) اولش نمیفهمیدم چی میگی دقت کردم متوجه شدم داری میگی  کلاه بغلت کردم و بوسیدمت و با هیجان گفتم آفرین آره کلاهه اونوقت واکنش تو میدونی چی بود !؟ خودتو از تو بغلم کشیدی بیرون و نگام کردی گفتی بله؛ با یه حالت طلبکارانه و عاقل 😆😜 که آدم احساس میکرد مثلا بهش میگی دو ساعته میگم کلاه نمیفهمی خب 😁 شیرین زبونم ما به تو افتخار میکنیم 😘 بعدشم رفتیم پایین گذاشتمت رو نیمکت کنار مهرسا و خودم رفتم رو یه نیمکت دیگه که گفتی عکس یعنی عکستو بگیرم منم کلی عکستونو گرفتم  البته جون نور میافتاد تو گوشی اصلا نمیدیدم صفحه گوشی رو ولی همینطور از حفظ چند تا...
16 بهمن 1397

دختر کتاب خونم

  اولین کتابخونه رفتن دخترم با باباجون 👆👆👆 قربون دختر کتاب خونم برم‌ من 😘 آقای کتابدار همین کتاب رو که داری میخونی به خودت داده بود ظاهرا جز آرشیو مطبوعاتشون بوده البته تا اومدی خونه گیر دادی بخونم واست منم همینطوری که میخوندم توجهت به دایره های تو خالی بالای صفحه جلب شد و هی باهاشون ور رفتی تا بالاخره چند ورق رو با هم گرفتی و پاره کردی خیلی حیف شد شعرای خیلی خوب و جالبی داشت بعدشم رفتیم خونه خاله طاهره اینا مثلا ژست گرفتی  عکستو بگیریم 😄 اینم از آخر شب که گیر داده بودی جواربتو پای باباجون کنی 😄😍😍 👇👇👇👇   ...
13 بهمن 1397

یه روز شاد

اینروزا یه کوچولو سرد شده هوا . بس گفتی پاک یعنی پارک دیروز رفتیم پارک ؛ سوار ماشین اسباب بازی که شدی تا ماشینو روشن کردن ترسیدی و خودتو کشوندی زیر صندلی ؛ اومدم بزارمت جات که دیگه ولم نکردی و چسبیدی بهم که یعنی سوار نمیشم ( دختر من ترسو شده 😉😇 ) البته جاش کلی تاب تاب عباسی و سرسره بازی کردی خیلیم بهت خوش گذشت وقتی مثلا میخوای ژست بگیری تا ازت عکس بندازیم 😁 👇👇     ان شاءالله همیشه لبت خندون باشه داری اطراف رو میپای که چیزی از نگاه ریز بینت دور نمونه 🙃 👇   ...
3 بهمن 1397
1